پازل باز

تکه های پازل ذهن من و تو

سندروم هملت!

اخیرا در یکی از کتابهای دکتر سرگلزایی با سندرومی آشنا شده ام که خود را به آن مبتلا میدانم!

سندروم هملت!

نمایشنامه هملت ، اثر معروف ویلیام شکسپیر است.پدر هملت،پادشاه داستان، بطرز مشکوکی در خواب فوت میکند سپس مادر و عموی هملت با هم ازدواج میکنند.با تلاشهای بسیار هملت بالاخره مشخص شد ک عمویش پدرش را مسموم کرده بود.حال هملت باید کاری بکند اما وقتی زمان عمل میرسد هملت هیچ کاری نمیکند.او همیشه در مرحله برنامه ریزی و طرح ریزی کردن گیر میکند و همه فرصتها را از دست میدهد.

دقیقا مانند خیلی از آدم های امروزی!

مثل خود من.

این روزها زیاد برنامه ریزی میکنم.

برای پزشک موفق بودن،نویسندگی حرفه ای،پژوهش و تحقیق، برای قوی تر بودن در برابر مشکلات، کارافرینی، برای عکاسی، طراحی،برای...و...

اما حتی ٢٠ درصد از این برنامه ها به نحو احسن اجرا نمیشوند.

یکی از فانتزی هایم رقصیدن در حین رانندگیست! اما هیچوقت کلاس رانندگی نرفتم و به اصرار های دوستانم برای یادگرفتن رقص گوش ندادم. کارهای زیادی هست که دوست دارم انجام بدهم ولی قدمی برای انجام دادنشان بر نداشته ام!

غلبه این سندروم بر من و نرسیدن به برنامه هایم، گاهی بشدت مرا ناراحت میکند.

اولویت بندی اهداف و برنامه ها را انجام دادم ولی باز بطور کامل موفق نشدم.

در نهایت به این نتیجه رسیدم که من نمیتوانم همه چیز را در لحظه بطور عالی داشته باشم.هر مهارتی را باید در زمان خودش تقویت کرد و برایش وقت گذاشت.

باید حداکثر وقت را روی اولویت های اول گذاشت و اگر زمانی باقی ماند به سراغ  موارد بعد رفت.و چقدر سخت است مقابله با این رویا ها و میل به پیشرفت کردن!

شاید هم انتظارمان بیشتر از ظرفیتمان باشد.به هرحال ما هم انسان هستیم.شاید بشود مقداری از زندگی را ربات گونه به سر برد اما در نهایت امر انسان هستیم!

شما هم به این مرض دچارید؟ 

در چه مرحله ای از آن به سر میبردید؟

چه درمانی برای آن پیشنهاد میدهید؟


نوشته شده توسط: عاطفه عیالبار تراب

پازل باز
کسی که با پازل ها سر و کار دارد
ذهن من و تو شبیه یه پازله، هرکی با تعداد قطعات متفاوت
میخوام بنویسم و با نوشتن،علی رغم زیاد کردن تعداد قطعات پازل ذهنیم،نظم بدم بهشون تا جلومو بهتر ببینم.
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پیوندها

Copyright 2018 Puzzle Baz | All Rights Reserved